آهنگهای ویژه

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس سال 1403

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس محرم و صفر سال 1403

  • حاج عبدالرضا هلالی

    حاج عبدالرضا هلالی

    آلبوم مراسم عزاداری شب پنجم محرم 1403/04/20 هیئت الرضا (ع)

  • کربلایی جواد مقدم

    کربلایی جواد مقدم

    نماهنگ رفیق

  • حاج محمد طاهری

    حاج محمد طاهری

    نماهنگ ساعتی بندگی - رمضان 1402

  • کربلایی امیر برومند

    کربلایی امیر برومند

    نماهنگ تصور کن

  • حاج محمود کریمی

    حاج محمود کریمی

    آلبوم مراسم عزاداری شب اول محرم 1401 - هیئت رایة العباس

اشعار ورود کاروان به کربلا ، شب دوم محرم

1
اشعار ورود کاروان به کربلا ، شب دوم محرم

شعر ورود کاروان به کربلا – شب دوم محرم

دشت غم، دشت عطش، دشت بلایی کربلا
سینه سوز و جانگداز و غم فزایی کربلا

جمعی از خوبان عالم را هدایت بر سر است
باز کن در دل برای عشق جایی کربلا

زود باشد کاروان در کوی تو منزل کند
میزبان حضرت خون خدایی کربلا

خیمه های عاشقان بر پا شود در خاک تو
تو به حج عشق تصویر منایی کربلا

تو غریبه نیستی با آستان اهل بیت
آشنای زاده ی خیرالورایی کربلا

طور سینایی، کنی موسای عمرانی طلب
خضر امکانی پی آب بقایی کربلا

کعبه ی آل رسولی، ثانی بیت الحرام
بعثت پاک حسینی را حرایی کربلا

آیه ی عشقی ولی هرگز نمی شد باورت
افکنی بین دو عاشق را جدایی کربلا

آه از آن روزی که زینب غرق خون بیند تو را
که هم آغوش تن اهل ولایی کربلا

روز عاشورا که باغ فاطمه پرپر شود
همنوا با زینبش نغمه سرایی کربلا

آن زمان که دست عباس از بدن گردد جدا
میزبان مقدم خیرالنسایی کربلا

عصر عاشورا که آید قتلگاهت دیدنی است
عشق با خون می کند جلوه نمایی کربلا

کاش می گفتی که گلچین لاله را پرپر مکن
وای زین نامردمی و بی حیایی کربلا

میهمان را با لب عطشان چه قومی می کشند؟
وای از این کوفه و این بی وفایی کربلا

ای زمین، ای ارض اقدس، ای حریم کبریا
تا ابد با آل زهرا همنوایی کربلا

شاعر : سیدمحمد میرهاشمی

____________________________________________________

شعر ورود کاروان به کربلا – شب دوم محرم

با صد جلالت و شرف و عزت و وقار
آمد به دشت ماریه ناموس کردگار

فرش زمین به عرش مباهات میکند
گر روی خاک پای گذارد “ملک سوار”

چه ناقه ای چه ناقه نشینی چه محملی
مریم رکاب گیر و خدیجه است پرده دار

حتی حسین تکیه بر این شانه میزند
خلقت زنی ندیده بدین گونه استوار

بیش از همه خدای مباهات میکند
که شاهکار خلقت او کرد شاهکار

تا هست مستدام حسین است مستدام
تا هست پایدار حسین است پایدار

کوهی اگر مقابل او قد علم کند
مانند کاه میشود و میرود کنار

با خشم خویش میمنه را میزند زمین
با چشم خویش میسره را میکند شکار

آنگونه که علی به نجف اعتبار داد
زینب به دشت کرب و بلا داد اعتبار

پنجاه سال فاطمه ی اهل بیت بود
زینب که هست فاطمه هم هست ماندگار

تا اینکه فرش راه کند بال خویش را
جبریل پای ناقه نشسته به انتظار

حتی هزار بار بیایند کربلا
زینب پی حسین می آید هزار بار

کار تمام لشگریان زار میشود
زینب اگر قدم بگذارد به کارزار

روز دهم قرار خدا با حسین بود
اما حسین زودتر آمد سر قرار

محمل که ایستاد جوانان هاشمی
زانو زدند یک به یک آنهم به افتخار

افتاد سایه قد و بالاش روی خاک
رفتند از کنار همین سایه هم کنار

طفلان کاروان همه والشمس و والقمر
مردان کاروان همه واللیل و والنهار

عبدند ، عبد گوش به فرمان زینبند
از پیرمرد قافله تا طفل شیرخوار

رفتند زیر سایه عباس یک به یک
با آفتاب غنچه گل نیست سازگار

از این به بعد هیچ نمازی شکسته نیست
وقتی قدم گذاشته زینب به این دیار

از فرش تا به عرش چه خاکی به سر کنند
بر روی چادرش بنشیند اگر غبار

از خواهری چو زینب کبری بعید نیست
معجر به پای این تن عریان کند نثار

یک عده گوشواره ولی دختر علی
یک گوش پاره برد از اینجا به یادگار

خیلی زدند “تـا” شود اما تکان نخورد
سر خم نمیکند به کسی کوه اقتدار

او که فرار کرد عدو از جلالتش
فریاد میزند که علیکن بالفرار

ترسم که انبیاء بیفتند بر زمین
دستی اگر خدای نکرده به گوشوار ….

پرده نشین کوفه،بیابان نشین شده
با دختر بتول چه ها کرد روزگار !

” قومی که پاس محملشان جبرئیل داشت
گشتند بی عماری و محمل، شترسوار ”

آن بانویی که سایه او هم حجاب داشت
با رفت و آمد سربازارها چه کار؟!!!!

چشم طنابهای اسارت به دست اوست
زینب به شام رفت ولیکن به اختیار

در یک محله زخم زبان خورد بی عدد
در یک محله سنگ گران خورد بیشمار

دردی به درد طعنه شنیدن نمیرسد
یا رب مکن عزیز کسی را بدان دچار

شاعر : علی اکبر لطیفیان

____________________________________________________

شعر ورود کاروان به کربلا – شب دوم محرم

…این قافله را راحله جز عشق و وفا نیست
در سینهٔ آیینه، جز آیین صفا نیست
جز در بَرِ یکتا قدِ این فرقه دو تا نیست
حتّی جرس قافله، غافل ز خدا نیست

رکن و حَجَر و حِجر، ز هجر است پریشان
زمزم ز دو چشم آب بریزد پیِ ایشان

اینان که روانند، همه روح و روانند
این سلسله هر یک‌تنشان جان جهانند
این طایفه از طفل و جوان، پیر زمانند
این قافله شب تا به سحر، نافله‌خوانند

بازار جهان این همه سرمایه ندارد
گلزار جِنان این قَدر آرایه ندارد

این قافله جز عشق، ره‌آورد ندارد
عشقی که به جز سوز و غم و درد ندارد
یک آینه، بر چهرهٔ خود گَرد ندارد
جز شیرزن و غیر جوانمرد ندارد

مُحرِم شده از کعبهٔ گِل، راه فتادند
از گِل به سوی کعبهٔ دل، روی نهادند

اینان همه از خانهٔ خود، دربدرانند
بر باغ دل فاطمه، یکسر ثمرانند
اینان پسر عشق و، محبّت پدرانند
با شور حسینی به نوا، جامه‌درانند

دین را به فداکاری این طایفه، دِیْن است
وین قافله را قافله‌سالار، حسین است

این قافله را بانگ جرس، گریه و ناله‌ست
این قافله نی، باغ گُل و سوسن و لاله‌ست
از نور، به گِرد رُخشان حلقهٔ هاله‌ست
در محمل خود، حاجیه بانوی سه‌ساله‌ست

با سورهٔ عشق آمده، هفتاد و دو آیه
چون ماه و ستاره پی هم، سایه به سایه

این طفل، به غیر از دُرِ دُردانه نبوده‌ست
دردانهٔ من، با موی بی‌شانه نبوده‌ست
جایش به جز از دامن و بر شانه نبوده‌ست
گنج است، ولی گوشهٔ ویرانه‌ نبوده‌ست

این دختر من، نازترین دختر دنیاست
دختر نه، که در مِهر و وفا، مادر باباست

ای کعبه ببین، غرق صفا مُحرِمشان را
ای کوفه چه کردی بدنِ مُسلمشان را؟
ای ماه ببین ماه بنی‌هاشمشان را
ای سَرو ببین سروِ قدِ قاسمشان را

ای صبح کجا آمده صادق‌تر از اینان؟
ای عشق بگو نامده عاشق‌تر از اینان

چاووش عزا همره من روح الامین است
ای خصم اگر تیر و کمانت به کمین است
در دستت اگر کعب نی و نیزهٔ کین است
سردار سپاهم پسر اُمّ بنین است

آورده‌ام از جان شما تاب بگیرد
چشمی که ز چشمان شما، خواب بگیرد

ای قوم هوس! عشق، هواخواه حسین است
سرهای سران، خاک به درگاه حسین است
خورشید فلک، مشتری ماه حسین است
ای روبَهیان، شیر به همراه حسین است

آن فضل که در قافله‌ام نیست،کدام است؟
عبّاس، ترازوی مرا سنگ تمام است

ای روشنی چشم و، چراغ دل زینب
کشتی نجات همه و ساحل زینب
وی ماه رخت روشنی محفل زینب
دوری مکن از دیده و از محمل زینب

دارد سفر ما سفر دیگری از پی
من روی شتر راه کنم طی، تو سر نی

شاعر : استاد علی انسانی

 

لینک کوتاه

اشتراک گذاری

در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

دیدگاه ها

1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.

2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.

3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.