آهنگهای ویژه

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس سال 1403

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس محرم و صفر سال 1403

  • حاج عبدالرضا هلالی

    حاج عبدالرضا هلالی

    آلبوم مراسم عزاداری شب پنجم محرم 1403/04/20 هیئت الرضا (ع)

  • کربلایی جواد مقدم

    کربلایی جواد مقدم

    نماهنگ رفیق

  • حاج محمد طاهری

    حاج محمد طاهری

    نماهنگ ساعتی بندگی - رمضان 1402

  • کربلایی امیر برومند

    کربلایی امیر برومند

    نماهنگ تصور کن

  • حاج محمود کریمی

    حاج محمود کریمی

    آلبوم مراسم عزاداری شب اول محرم 1401 - هیئت رایة العباس

متن روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام‌ حسن عسکری (ع)

4
متن روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام‌ حسن عسکری (ع)

سینه زنی و توسل ویژهٔ شهادت اباالمهدی آقا امام‌حسن عسکری (ع)

سلام امام زمان عزیز همه
منم مثه تو پیرهن سیاه تنمه

صاحب عزا ما شریک غمتیم
تو بیا که همه امون قربون قدمتیم

صاحب عزا ما پای علمتیم
روضه‌ها حرمته مهمون حرمتیم

دیگه آخره نوکریِ دو ماهه مونه
نگاه ما به دستای صاحب زمونه
روزی فاطمیه‌ی ما رو میرسونه

نوکریِ ما رو آقا می‌خری
یا حجة ابن الحسن العسکری

بگو بازم ما رو حرم میبری
یا حجة ابن الحسن العسکری

_____________________________________________________________________________

سینه زنی و توسل ویژهٔ شهادت اباالمهدی آقا امام‌حسن عسکری (ع)

ای ز حُسنت عیان،جلوه ی داوری
طلعت احمدی، صولت حیدری

دیو و حور و مَلَک،جن و انس و پری
جمله در محضرت گرم فرمانبری

«سیّدی یا حسن، ایهاالعسکری»

ای ز رخ داده نور، بر مه و آفتاب
نجل ختم رسل، زاده ی بوتراب

بیشتر از سوال داده ما را جواب
دُرِّ دَه بحری و بحر یک دُرِّ ناب

که در آن ده کند،دُرِّ تو گوهری
«سیدی یا حسن،ایهاالعسکری»

سینه ات مخزن، سرِّ سرو عَلن
والد حضرت حجت ابن الحسن

من کجا مدح تو،تو کجا مدح من
مهر هر عاشقان، ماه هر انجمن

والد حضرت حجت ابن الحسن
در تمام وجود کرده روشنگری

«سیّدی یا حسن،ایهاالعسکری»

خال و خطّت حسن، خلق و خویت حسن
خلق و خویت حسن، ماه رویت حسن

ماه رویت حسن،عطر و بویت حسن
عطر و بویت حسن، گفتگویت حسن

داده از هر حسن، خالقت برتری
«سیدی یا حسن، ایهاالعسکری»

خلق در سایه و حق ثناگسترت
هم مَلک عسکرت،هم بشر لشکرت

برگرفته چو جان سامره در برت
صورت و سیرت احمد و حیدرت

ای دُرِ احمدی، ای گل حیدری
سیدی یا حسن، ایهاالعسکری

_____________________________________________________________________________

سینه زنی و توسل ویژهٔ شهادت اباالمهدی آقا امام‌حسن عسکری (ع)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَأهلِک أعدائَهُم..يا أَبا مُحَمَّدٍ، يا حَسَنَ بْنَ عَلِي، أَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ، يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ….

ای به قربان تو و عمر کَمت
قلبِ مهدی داغدار ماتمت

بی تو مهدی بی کس و یاور شده
طفلِ تنهای تو تنهاتر شده

آه از آن ساعت که سوز و گداز
خواند مهدی بر تن پاکت نماز

*حضرت امام‌حسن عسکری مسموم بود، تشنه شده بود فرمود:”يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِهِ اسْقِنِي الْمَاءَ”امام زمان علیه السلام پدر رو سیراب کرد وصایای امامت رو دریافت کرد. در حالیکه فرزند بزرگوارش سرش رو به دامن داشت رحلت فرمود.امام زمان بدن پدر رو تدفین کرد، غسل داد، بر بدن پدر نماز خواند. ….
اما کربلا، امام سجاد فرمود: پدرم برا خداحافظی آمد. آمد ودایع امامت رو بسپرد،بدنش در محاصره ی تیرها بود مجروح بود نفس میکشید، خون از زخمهای بدنش جاری میشد. سوال کردم احوالِ اهل بیت رو فرمود: همین قدر بهت بگم جز من و تو، مردی در این خیمه باقی نمانده…
وقتی ابی عبدالله میدان میرفت خیمه هاش،بی پناه بود یا بقیة الله..وقتی دیگه ذوالفقار از دستش افتاد توان دفاع به حسب ظاهر نداشت از اسب روی زمین آمد تشنه بود، مسموم بود، خسته بود، غصه دار بود مجروح بود، کسی نبود سرش رو به دامن بگیرد، خاکهای گرم کربلا رو جمع کرد صورت روی خاکها گذاشت زبانش به ذکر خدا مشغول بود،”إلهِى رِضاً بِقَضائِکَ تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ”
از یک طرف “وَ اَسرَعَ فَرَسُکَ شارِادً اِلی خِیامِکُ قاصِدَاً”ذوالجناح خبرشهادت رو آورد، اهل بیتِ حسین آمدند بالای تل زینبیه، ناگهان احساس کرد سینه اش سنگین شده…الشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِكَ*

_____________________________________________________________________________

مناجات و توسل ویژهٔ شهادت اباالمهدی آقا امام‌حسن عسکری (ع) سال ۱۴۰۱

ای داغدار داغ پدر، آجرک الله…

*امروز صاحب عزا امام زمانه، مجلس عزای یک پدر رو اولین کسی که جلوی در می ایسته آقازاده است، امام زمان نگاهتون کرده، فرموده اومدی مجلس عزای پدر من رو گرم کنی، خدا خیرت بده‌..*

ای داغدار داغ پدر یابن العسکری
داری دوباره دیده ی تر یابن العسکری

ما هم به غربت پدرت گریه می کنیم
ما را میان گریه بخر یابن العسکری

خسته شدیم، از غمِ دنیای بی امام
از این همه بلا و ضرر، یابن العسکری

*اگه شما باشید دیگه خبری از این فتنه ها نیست، همه دارن همه کار میکنن پرچم شما رو پایین بیارن نمیدونن، صاحب این پرچم، فاطمه ی زهرا ست؛ صاحب چادر فاطمه است، زینت بخش به چادر زهراست تا روزی ک خدا خدایی میکنه خودش حرمت فاطمه اش رو نگه میداره، حالا یه روز حرمتشو شکستن، همون یبار برا خدا بس بود…*

صبر همه تمام شد و شب سحر نشد
کی می رسد زمان سحر یابن العسکری

دیده، ندیده در به در و عاشقت شدیم
چشمان ماست خیره به در، یابن العسکری

آقا به گریه باز به سرداب می روی
از صحن سامرا چه خبر یابن العسکری

ما را که از فراق حرم جان به لب شدیم
تا کربلا دوباره ببر یابن العسکری

از ما قبول کن، کمِ ما را زیاد کن
ای داغدار داغ پدر یابن العسکری

_____________________________________________________________________________

روضه و توسل ویژهٔ شهادت اباالمهدی آقا امام‌حسن عسکری (ع)

اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً

ای آفتاب مهرتو روشنگر وجود
در پیشگاه حکم تو ذرّات در سجود

نور تو بُوَد مشعل کانون کاف و نون
روزی که هیچ جلوه ی شمس و قمر نبود

اى مير عسكرى لقب، اى فاطمى نسب
آن را كه نيست مِهر تو از زندگى چه سود

این افتخار گشته نصیبت که از شرف
در خانه ی تو مصلح کل دیده بر گشود

قربان ديده اى كه به بزم تو فاش ديد
جاى قدوم عيسى و موسى و شيث و هود

اى قـبـلـه ی مـراد كه در بـركـةُ الـسَّـبـاع
شیـران به پیش پـاى تـو آرند سر فرود

*امام عسکری علیه السلام سالها زندان بود، یکی از زندانبانها خیلی انسان نانجیب و پستی بود. به دستور خلیفه تصمیم گرفت حضرت عسکری رو ببرد مقابل شیران درنده، به گمانش اینکه شیران درنده حمله میکنند حضرت رو از بین میبرند. هر چی تو تاریخ اومده همسرش بهش اصرار کرد این کار رو نکن فرزند پیغمبر خداست اما گوش نداد. امام عسکری علیه السلام را آورد وارد قفس شیران درنده کرد، نگاه میکرد دقت میکرد فکر میکرد الان شیران درنده حضرت رو میدرند اما دید حضرت با آرامش تمام،میان شیران ایستادن به نماز، شیران درنده دور حضرت حلقه زدند ملتمسانه نگاه به قد و بالای حضرت میکنند…
یا امام عسکری شیران درنده احترام کردند دور شما رو گرفتن آقاجان، اما چه گرگهای درنده ای بودن کربلا، یکی نیزه میزد، یکی شمشیر میزد، یه عده سنگ میزدند، یه عده پیرمردا با عصا میزدند…*

پر میزند دوباره دلم در هوای تو
دارم هوای بوسه به صحن و سرای تو

اذن دخول خوانده دلم تا کنی نظر
زائر شوم دوباره سوی سامرای تو

ای دومین حسن چون حسن ذره پروری
پر میشود دو دست گدا از عطای تو

هم تو غریب هستی و هم مرقدت غریب
اما غریب نیست دمی آشنای تو

دشمن نهاد به زندان و بی خبر
از آنکه هست عالم امکان برای تو

مانند مادرت به جوانی شکسته ای
آید به گوش ناله ی وا اُما از صدای تو

*میدونین امام عسکری چند سالشون بود؟ بیست و هشت سال داشت اما زهر کاری با حضرت کرد بدنشون میلرزید. حتی آبی که دارو داشت رو نتوانست میل کنه. به غلامش فرمود: برو تو حجره، پسرم رو بگو بیاد، میوه ی دلم رو بگو بیاد…*

کاسه ی آب بدستم بنگر میلرزد
زهر افکنده شرر بر جگرم مهدی جان

*آقا زاده ی پنج ساله ای امروز دور بابا میگرده، هی میگه: بابای غریبم…
اما غریبتر از بابا خودِ امام زمان است…*

بعد من سر به بیابان بگذاری شب و روز
باشد از حالت زارت خبرم‌ مهدی جان

میان این همه دشمن چه ها کند مهدی
ز غربت پسر من خدا خبر دارد

*سر بابا رو روی زانو گذاشت، بگم یا امام عسکری؟ سرت روی زانوی عزیز دلبندت بود آقا ، اما من فدای اون سری که بالای نی رفت.” أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ”…حسین…

«صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ»

_____________________________________________________________________________

روضه و توسل ویژهٔ شهادت اباالمهدی آقا امام‌حسن عسکری (ع)

اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ…..

یازده بار جهان گوشه ي زندان کم نیست
کنج زندانِ بلا گریه ي باران کم نیست

سامرائی شده ام ، راه گدایی بلدم
لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست

قسمتِ کعبه نشد تا که طوافت بکند
بر دلِ کعبه همین داغ فراوان کم نیست

یازده بار به جای تو به مشهد رفتم
بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست

*امشب، شب یتیمی امام زمان ماست ، مولای ما امشب داغ پدر می بیند، برای طفل پنج ساله خیلی سخته، بی بابا بشه … امام عسکری چند سالشونه ؟بیست وهشت سال، یک جوان بیست وهشت ساله از شدت ضعف ، دستش میلرزه، توان نداره، تا نگاه به فرزند دلبندش امام زمان (عج) کرد، اشک از چشمش سرازیر شد …*

حجتُ الله، یگانه پسرم مهدی جان
بنشین این دمِ آخر، به برم مهدی جان

دشمن از زهر جفاکارِ مرا ساخته است
زهر، افکنده شرر بر جگرم مهدی جان

کاسهٔ آب به دستم بنگر می لرزد
لرزه افتاده ز پا تا به سرم مهدی جان

_____________________________________________________________________________

روضه و توسل ویژهٔ شهادت اباالمهدی آقا امام‌حسن عسکری (ع)

این شب ها و روزها، بابا صدا میزد پسرم مهدی، همین روزهاست مادرش بینِ در و دیوار صدا میزنه : پسرم مهدی، کی می آیی ؟ …همه ی غم های عالم روی سینه ی امام زمانه … امام عسکری علیه السلام به شهادت رسیدند، بدن کفن شد ، تدفین شد، شیعیان منتظرند ببینند کی به بدن نماز میخواند؟ همان کسی که به بدن نماز می خواند، امام بعد از امام عسکریست …
یه مرتبه دیدند جعفر، برادر حضرت آمد، رفت جلو بایسته به نماز، هنوز نماز رو شروع نکرده بود، دیدند درب حجره باز شد، یه آقازاده ی پنج ساله ای، شال عزا به گردن انداخته، از حجره بیرون آمد، عبای عمو رو کشید، فرمود :عمو کنار برو، من باید به بدن بابام نماز بخوانم … قربون نماز خوندنت آقاجان … تصور کنید طفل پنج ساله ای ایستاده به بدن بابا نماز می خواند….

 

لینک کوتاه

اشتراک گذاری

در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

دیدگاه ها

1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.

2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.

3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.