آهنگهای ویژه

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس سال 1403

  • استاد زارع شیرازی

    استاد زارع شیرازی

    آلبوم مجالس محرم و صفر سال 1403

  • حاج عبدالرضا هلالی

    حاج عبدالرضا هلالی

    آلبوم مراسم عزاداری شب پنجم محرم 1403/04/20 هیئت الرضا (ع)

  • کربلایی جواد مقدم

    کربلایی جواد مقدم

    نماهنگ رفیق

  • حاج محمد طاهری

    حاج محمد طاهری

    نماهنگ ساعتی بندگی - رمضان 1402

  • کربلایی امیر برومند

    کربلایی امیر برومند

    نماهنگ تصور کن

  • حاج محمود کریمی

    حاج محمود کریمی

    آلبوم مراسم عزاداری شب اول محرم 1401 - هیئت رایة العباس

اشعار استاد زارع شیرازی در موضوع بسته شدن حرم امام رضا و حضرت معصومه و بیماری کرونا

0
استاد زارع شیرازی

متن شعر استاد زارع شیرازی در موضوع بسته شدن حرم امام رضا و حضرت معصومه ، قسمت اول

چه بگویم که دلم خون شده از درد فراق
روزگاریست شکستم ز غم آوردِ فراق

بین یک دوره ی دوری…که به تنگ آمده ام
درزمانی که پر ازشیشه وسنگ…آمده ام

مردمانی که توهّم ز رضایت دارند
یابگویند تقرب به خدایت دارند

ولی این قوم نخواندند احادیثت را
یاندیدند همان دیده ی بس خیست را

چقدَر اشک زچشمان تو از جهل آمد
جهل این قوم به این دایره ها.سهل آمد

فکرکردند که یاران تو هستند آقا!!!
یا که اصحاب فراوان توهستند آقا!!!

فکرکردند ظهورت بخدابازیچه ست؟!
یا دل خلق به اعماق زمان بی ریشه ست؟

هرکه راخواسته اندغیبت وتهمت کردند
آبرو کاسته اند غیبت وتهمت کردند

مدح صد کافر ومشرک زجهالت کردند
به توهّم همه گرمند و ضلالت کردند

چون نخواندند احادیث ز اجدادت را
یادبردند زغفلت…. بخدا یادت را

و فقط مهدی زهراست که بس میدانَد
چه کسی یار وی است و ز ولا میمانَد

درحدیثی نَبُوَد اینکه عزیزان …عَلَنَند
جمع یاران به خفا… گرد همان پیرهنند

ونخواندند که مولایم علی فرموده
آخرِ عصر…بصدصوت جلی فرموده

که شود مومنِ حق. کم وَ کم از کم کمتر
شرک سمّ است ولی جهل به جانها سمّ تر

هرکه راخواسته اند سوت وَ هورا کردند
مجلس بزم به صدرقص…چه برپا کردند

حال که قبل ظهورست حرم بسته شده
یعنی ای دل.دل مهدیست که بشکسته شده😭

دل مهدیست که از جهل زمان خسته شده
گوییا برلب آبیست که بنشسته شده

حرمِ بسته علامت زقیامت دارد
شیعه ی پاک فقط روح و شجاعت دارد

حرمِ بسته …دوصد حرف به دوران دارد
و سر خلوت عشقست به جانان دارد

حرمِ بسته مرا یاد زمانها انداخت
کذب .صد غائله را بر طرف حق میباخت

حرمِ بسته نشانی ز دل مولا هست
یعنی ای کوفی جنجالی هنوز آقا هست

⭐️کعبه هم بسته شده تا که تو آیی ای جان
بشود سیل جماعت به قدومت.قربان

حضرت مهدی موعود چه تنها بوده
خیمه در غربت و مبهوت به دنیا بوده

آزمایش ز همه مدعی و یار گرفت
باهمین غیبت کبری سر بازار گرفت

یاد مهدی نرود هرکه منافق بوده
لیک بر پاکی و اخلاص چه عاشق بوده

بوی نزدیکی مولاست که بس می آید
عادل ارض…به صد صوت جرس می اید

این مریضی که بهانه ست و علامت ز فرج
لطف حق ..یار بیاید ز پسِ عُسر و حَرَج

شیعه ی مدعی… چشمان خودت را وا کن
دل فقط سوی دلِ منتقم زهرا کن

تابفهمی چه خبرهاکه قرارست شود
تادلت سوی همان قلب نگارست شود

وقت ها رفت و اکاذیب فراوان خواندی
لیکن از بهر احادیث امامت ماندی

جای صد کذب. برو نور احادیث بخوان
شب وروزت به دوصد دیده ی بس خیس بخوان

تابفهمی که همین جمعیت مدعیان
چه شود بعدفرج بر دل آقای جهان

حضرت عشق بیاید وَ تودرخواب هستی
تو فقط بر گنه خویش چه بیتاب هستی

اگر آنروز به دستان عدالت افتی
خواهی فهمیدچرا از غم دنیاخفتی

اگر از دل شده ای طالب حق . گریه بکن
تاعلی دست تو گیرد بخدا مویه بکن

تا که چشم دلت از نورِ توجه ز امام
بشود باز و کنی بر حرم عرش …سلام

منتقم با دل جُهّال .تعارف به کجا
مهدی و قصه دجال..تعارف به کجا

لیک با دل بشنو… یاور او گمنامند
نورهستند و بر آن غائله ی اکرامند

مخفی از غیبت مولا و …ولایت دارند
نور برچهره و از عشق..سرایت دارند

ظلم ازریشه زند مهدی زهرا بی شک
حضرتش میشکند از سر ظُلّام چه فکّ

مهدی فاطمه بس منتقم خون علیست
مهدی فاطمه در عدل .چنان بدر قویست

از عدالت… بخداوند همه. اهل زمین
دور نورش بزنند حلقه بر آن عشق متین

فکرکردی که تعارف بکند با عالَم
هرکسی پاک نباشد نشود از آدم

___________________________________

متن شعر استاد زارع شیرازی در موضوع بسته شدن حرم امام رضا و حضرت معصومه ، قسمت دوم

و چه افراد که خط خورده و خودمیدانند
در فرج از همه عصیان… بخدا مینالند

و بدان سَروَرِ دل… یار چه پنهان دارد
درهمه ارض .وفادار .فراوان دارد

حضرتش. لشکر خاموش به دلهادارد
کافران را ز همین عیش زمین بردارد

بکشد هرکه به مظلوم …ستمها کرده
هرکه بااصل ونسب مدح ز دنیا کرده

خواهی فهمید چه افراد که گردن بزند
از سر ظلم و سرِ باد که گردن بزند

علت حذف و جهالت ز تو بس این باشد
ادعاهابکنی از تو چه تمکین باشد

چون به دستور ائمه ست که جاهل هستی
علت از فهم حقیقت شده کاهل هستی

هرکه راخواسته ای… مدح .سراپاکردی
حق بُوَد دور ز کفر و تو چه بیجا کردی

گر تمسک نکنی بر علی و آل علی
نشودبر تو عیان… جنبش آمال علی

مهدی فاطمه بر مدعی ی دون چه نیاز
او ندارد به سر کفر و ریاها…سرِ ساز

او بگیرد سر مظلوم به دامان …جاهل
حق مظلوم ستانَد نه به کم … بس کامل

تافرج… امر ائمه ست که یاران امام
درسکوتند وخفایند …نگهبان امام

تاکه آن منتقم خون امامان برسد
تاکه آن عشق به صد نور فراوان برسد

آید و صوت اناالمهدی ی دلدار رسد
یوسف گمشده ی شیعه ی غمدار رسد

کعبه و ناز جمالش چه شود !؟ ای جانم
عاشقم از غم‌عشقت بخدا ویرانم

گویدای اهل زمین منتقم فاطمه ام
قاتل ظلم وستم هستم و بی واهمه ام

من که شمشیر قیام هستم و ابنِ علی ام
حجت خالق و از امر خدا منجلی ام

جد من هست حسین آن شه بی غسل و کفن
آنکه تشنه سرش از کینه . جدا شد ز بدن

اهل عالم منم آن قائم و سلطان زمین
زنده از عدل کنم روزِ چو ویران زمین

انتقامِ تن رنجور علی من هستم
روبروی ستم و ظلم….مبرهن هستم

زنده نگذارم از این ظلم…دگر ظالم را
سر زنم روبروی چشم پدر…ظالم‌ را

رحم بر ظالم از این ظلم و ستم.. دیگر نیست
بر همه ارض بجز عدل …دگر رهبر نیست

عاشقان…منتقم سیلی ی مادر هستم
نائب رزم علی و دل کوثر هستم

وقتی آنروز همه عدل امامم بینند
با همه عشق… کنار دل او بنشینند

تازه بعدفرجش حضرت ارباب آید
لشکر کرببلا از حرم ناب آید

بشود رجعت و عباس علی بر گردد
شیعه ی خاص فدای سر اطهر گردد

تازه آنوقت بفهمی چه کسی یار علیست
چه کسی عاشق و دیوانه و غمدارعلیست

سر زند دست اباالفضل ز ابدان نفاق
و شه کرببلا راکبِ بر اسب براق

چه بنازم به سر دست رشیدت عباس
وکنم عشق به آن رزم فریدت عباس

چه شود روز فرج روز دوصد اشک دوعین
زنده گردد به دوباره… شه دنیایم حسین

او که خود…زنده کننده ست به اموات زمین
آیدازمعرکه مولایم علی …حبل متین

چه شودتاکه شودصبر…تمام …آقاجان؟
مهدی فاطمه با عشق…سلام آقاجان😭

به فدایت بشود جسم و دل و جان و تنم
بزنم چاک زعشقت به فرج .پیرهنم

چقدَر گریه کنم لحظه ی دیدارت عشق
من فدای دل غمدار و چه غمبارت عشق

باز هم چهره بر این نوکر گریان وا کن
دیده ام را به سرِ عشق خودت.دریا کن

حافظم باش الی یوم ظهورت آقا
ای به قربان دل داغ و صبورت آقا

گرگ بسیار و زمین بی تو چنان قبر شده
یادتو مرهمِ دردِ دل بی صبر شده

حافظم باش به دستان عموعباست
نگهم کن به همان دیده ی چون الماست

به علی ع زارع شیراز بجز حق ناگفت
هرشب از لحظه دیدار. چونان دریا. خفت

 

لینک کانال اشعار استاد زارع شیرازی

لینک کوتاه

اشتراک گذاری

در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

دیدگاه ها

1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.

2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.

3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.