شعر و سبک زمینه شب هشتم محرم ۱۴۰۰

زمینه حضرت علی اکبر (ع)
آهسته برو سمت میدون،شدم دیده گریون
ببین خواهراتو، تو خیمه پریشون
رحمی کن میبینی غریبم،بلا شد نصیبم
دخیلم به اشک و ،به اَمّن یُجیبم
عجب دنیای پُر آشوب و نامردی
میگیرم رو سرت قرآن که برگردی
داری میری به جونم لرزه افتاده
ببین آخه با قلب من چها کردی
سرو لیلا_علی اکبر
بی تو میشم _زار و مضطر
از اسم علی کینه دارن،به فکر شکارن
میترسم که تنها،تو رو گیر بیارن
بند بندت رو از هم گسستن،همینا که پستن
یه لشگر با خنده، دلم رو شکستن
تو که چشم و چراغ ام لیلایی
چرا صدپاره پیکر روی خاکایی
چجور ای اربا اربا تا دم خیمه؟
برت گردونم آخه من به تنهایی
بین صحرا_تیکه تیکه
دنیام بی تو_چه تاریکه
قرآنم شدی آیه آیه،ندارم گلایه
بُریدم علی جان،دیگه از کنایه
پاشو عمه اومد کنارت،شده بیقرارت
بمیرم برا زخم……ای بیشمارت
شبیه مادرم پهلوت پُر از خونه
دیگه دنیا برام بعد از تو زندونه
چشاتو واکن و حرفی بزن بابا
کسی حال منو آخه نمیدونه
چشمات خونه_لبهات خونه
از فرق سر_تا پات خونه
_______________________________________________
زمینه یا شور حضرت علی اکبر (ع)
داغ تو انداخته
من و علی از پا
میونه این لشگر
نزار من و تنها
افتادی روی خاک
با تنی غرق خون
به روی دست من
می زنی دست و پا
می کشی روی زمین پا اکبر
می کنی خون دله بابا اکبر
ای عصای وقت پیریه من
از غمت شدکمرم تا اکبر
بند دوم:
حرمتم و این قوم
نگه نمی دارن
ببین می خندن به
اشکای من بابا
چقدر زدن ضربه
به فرق تو اکبر
با کینه ی حیدر
این ابن ملجم ها
می کشم از بدنت نیزه من
از لای پیروهنت نیزه من
نفست حبس شده توی سینه
می کشم از دهنت نیزه من
هر جایی می بینم
از تو نشونی هست
پیکر تو ریخته
رو خاک این صحرا
ای غیرتیه من
بعد تو می شه باز
پای حرومی ها
به خیمه ی زن ها
بی تو نطقم از بیان می افته
نبض من از ضربان می افته
تو نباشی طرف خیمه گاه
نگاه خیره سران می افته
_______________________________________________
زمینه شب هشتم محرم شهادت حضرت علی اکبر (ع)
کنارت ای اکبر
رسیدم امّا دیر
رسیدم با ناله
شدم از داغت پیر
نشونه داره از
تنت کلّ صحرا
جوونم در میدون
شدی ارباً اربا
ای تو شبه پیغمبر
شدی پاره پاره پیکر
شبیه بابام حیدر
فرق تو شکسته اکبر
ای وای من
ای لاله ی خزون
از داغ تو
شد قامتم کمون
روی زمین
پاشیده پیکرت
شد روبه روم
خون از سرت روون
ای وای علی،شبه پیمبرم…
نشد آروم قلبم
ببین غرق دردم
دارم با آه ِ سرد
به دورت می گردم
نگاه ِ من خیره ست
به جسم بی جونت
گذاشتم صورت رو
به روی پرخونت
پاشو که عمّه اومد
وسط این همه دشمن
اومده تا در این داغ
بشه مرهم دل من
ای وای من
ای وای از این جفا
شد اکبرم
هر قسمتت جدا
سخته علی
تا خیمه بردنت
ای وای من
شد چاره ام عبا
ای وای علی،شبه پیمبرم…
_______________________________________________
سینه زنی زمینه شب هشتم محرم حضرت علی اکبر (ع)
آرامش قلب حسین گردش یک نگاهته
پیغمبر کرببلا آمنه چشم به راهته
گفتم بری تاکه نگن چون پسرش بود گفت نرو
شکافته نیزه پهلوتو داری روضه مادرو
مسیح من چون اول سوره مریم دیدمت
کاف و ها یا عین صاد داغ مجسم دیدمت
داغت سخته جوون رعنای من
نباشی دنیای من نداره دیگه صفا
تشییع میشه بدنت تو ای اکبر
روعبای پیغمبر شد زمونه بی وفا
واویلتا ولدی علی اکبر، ولدی علی اکبر
فرق سرتو وا شده کرببلاست یا نجفه
کنار جسم توببین موهام سفید شد یه دفه
این آخرین باره علی یه دونه بابا بجون بگو
برا نماز ظهر و عصر پا شو خودت اذون بگو
بعد تو ای شهزاده ام رقیه ام تنها میشه
برا بنی هاشم دیگه راه شهادت وامیشه
مثل تسبیح تنت ازهم پاشیده
می بینی نور دیده جون براین لب اومده
دشمن خندید براین زاری بابا
برا یاری بابا عمه زینب اومده
داغت سخته جوون رعنای من
نباشی دنیای من نداره دیگه صفا
تشییع میشه بدنت تو ای اکبر
روعبای پیغمبر شد زمونه بی وفا
واویلتا ولدی علی اکبر، ولدی علی اکبر
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.